متینمتین، تا این لحظه: 10 سال و 6 ماه و 8 روز سن داره

یکی یه دونه پسرمامان

دوران بارداری

پس از اینکه جواب آزمایش مثبت شد حالا نوبت این رسیده بود که دنبال یک دکتر خوب برای چکاب ماهیانه باشم برای همین با پرس و جو از این طرف و آن طرف همه تعریف خانم دکتر اخوان کرباسی را می کردند که مادر جون هم زنگ مرضیه خانم (دختر خاله مادرجون که سر پرستار بخش زنان در بیمارستان مرتاض بودند) و از ایشان سوال کردند که ایشان هم اخوان کرباسی را تایید کردند و تصمیم برآن شد که دکترم همین باشد و برایم نوبت گرفتند ساعت 13 همراه مادر جون راهی مطب دکتر شدیم وقتی رسیدیم خیلی شلوغ بود و تا اینکه ساعت 17 نوبت ما شد وقتی وارد اتاق خانم دکتر شدم دیدم خیلی مهربان و خوش اخلاق بود و برایم پرونده تشکیل دادند و بعد سونو شدم ومطمئن شد که همه چیز بخوبی هست گفت ماهی یکدفعه...
27 خرداد 1392

آغاز نبض زندگی

می خواهم از لحظاتی بگم که من و بابایی تو رو با عشق و علاقه به این دنیا دعوت کردیم. در تاریخ 91/12/18 بود که متوجه شدم تو دعوت ما را قبول کردی و حاضری که به جمع ما بیایی البته زیاد مطمئن نبودم چون فقط بی بی چک اینو می گفت و هنوز آزمایشی در کار نبود با این وجود از خوشحالی به بابایی زنگ زدم و گفتم کجایی گفت در راه ماموریت به شهرستان گفتم اگه بگم داریم نی نی دار میشیم چیکار انجام میدی او که اصلا باورش نمی شد گفت شوخی نکن گفتم صبر کن فردا که جواب آزمایش را دیدی باورت می شود بعد هم به مادرجون زنگ زدم و گفتم که خیلی ذوق زده شد فردای اون روز از خوشحالی رفتم آزمایش دادم تا نتیجه را بگیرم خیلی استرس داشتم بالاخره جواب بعد چند ساعت حاضرشد از خانم...
19 اسفند 1391