آرامشت آرامش من است
متینم امشب بر خلاف همیشه که با هزار لالایی و شعر و فرار از دست من و بازیگوشیهای فراوان خواب بهچشمهای نازت می آمد بی دغدغه و با کمترین تلاش روی تخت چندین بار چشمهای قشنگت را باز و بسته کردی و آرام خوابیدی و من خنده ام گرفته بود از اینکه تا اون لحظه بالا و پایین می پریدی و انرژیت ته کشید و در یک لحظه مثل اینکه دستگاهی رو از برق بکشن خاموش شدی و من همانطور که موهای نرم لطیفت رو نوازش می کردم و می بوئیدم به این فکر می کردم که چقدر زیباست لمس تو و چه زیباست بودنت با اینکه این روزا بسیار پر تحرک شدی گاهی اوقات از کنترل من خارجی ولی وقتی که آرام و معصوم پلکهای قشنگت رو روی هم می گذاری و سکوت در و دیوار خونه را می گیره دلم بی تاب شیطنتهایت می شه و هزاران هزار بار خداوند را شکر می کنم به خاطر سلامتت متینم این روزها زودتر از اونی که حتی فکرش را کنم می گذره و من ثانیه به ثانیه بودنت را لمس می کنم و ذخیره می کنم برای زمانهایی که می دانم دور نیست.
دلخوشیم - زندگیم - همنفسم - همدمم آرامشت آرامش من است .